زندگی ۸۵ میلیون ایرانی به دلاری گره خورده که بانک مرکزی آن را قبول ندارد!
تاریخ انتشار: ۱۴ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۶۶۸۰۲۱
تین نیوز
قیمت دلار طی کمتر از یک ماه گذشته، 20 درصد رشد کرده و موجی از افزایش قیمت ها را در بازارهایی نظیر طلا و سکه و همچنین بازارهای کالایی به راه انداخته است. با این حال از اواخر هفته گذشته بازارساز با ورود به معاملات نقدی و پشت خطی، قیمت را اندکی کاهش داده است. سوال این است که آیا این کاهش و ثبات، ماندگار است یا اینکه فنر قیمت دلار رها شده است؟ پیمان مولوی، اقتصاددان به بررسی اهرم های رشد دلار و رویکرد بانک مرکزی در قبال بازار ارز پرداخته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش تین نیوز به نقل از تجارت نیوز، قیمت دلار از نیمه دی ماه نوسانات افزایشی خود را آغاز کرده بود. با این حال تا ابتدای بهمن، رفت و برگشت داشت و هنوز به سطوح بالایی کریدور پنجم نرسیده بود. اما همزمان با آغاز بهمن ماه وافزایش تنش های منطقه ای، دلار بار دیگر جهش کرد تا طی تنها دو هفته، از کف کانال 50 هزار تومانی کنده شود و خود را به سطح 60 هزار تومان نزدیک کند.
دلار در حالی جامپ 20 درصدی را تنها طی کمتر از یک ماه تجربه کرده است که طی ماه های گذشته بانک مرکزی توانسته بود با استفاده از اهرم سرکوب قیمتی و انتظامی کردن بازار ارز، قیمت دلار را در سطح 50 هزار تومان حفظ کند. بانک مرکزی و دولت مدعی آن بودند که ماندگاری قیمت دلار در این سطح و نبود نوسانات جدی در بازار، دستاورد آنها نشانه ثبات اقتصادی ست.
بر همین اساس، پرش قیمت دلار از نیمه دی به این سو، این سوال را در اذهان مردم ایجاد کرد که آیا ادعای دولت بر پایه استواری بنا نشده بود یا اینکه ثبات اقتصادی به محض ایجاد هیجانات سیاسی در منطقه، از دست رفته و دولت مدعی ثباتی شکننده بوده است؟ پیمان مولوی، اقتصاددان و تحلیلگر بازارهای مالی و سرمایه ای رئیس کل بانک مرکزی را برای پاسخ به این سوال مکلف دانسته و معتقد است تا زمانی که تورم پابرجاست، قیمت دلار رشد خواهد کرد. مشروح این گفت وگو را در ادامه می خوانید.
با تورم نمی توان ارزش پول را ثابت نگاه داشتدولت، توقف قیمت دلار طی ماه های گذشته را دستاورد خود می دانست و مدعی آن بود که به دلیل ثبات اقتصادی، قیمت دلار نیز ثابت شده است. با این حال، طی دو هفته گذشته، قیمت دلار روند صعودی شارپی را تجربه کرد و دوباره به کانال 60 هزار تومانی نزدیک شد. آیا ثبات اقتصادی ماه های گذشته ادعایی بیش نبوده است؟ یا اینکه اقتصاد طی دو هفته گذشته، ثبات خود را از دست داده است؟
این سوال را آقای فرزین با جشنی که برای تثبیت قیمت دلار گرفتند باید جواب بدهند! ولی برای هر کسی که یک واحد اقتصاد کلان خوانده باشد، روشن است که با تورم نمی توان به واحد پول ثبات بخشید و آن را ثابت نگه داشت. یا باید تورم کنترل شود و تورم ایران به زیر پنج درصد برسد که هیچ گونه تغییری در قیمت دلار رخ ندهد یا اگر تورم وجود دارد، در میان مدت و بلندمدت، کاهش ارزش ریال را تجربه خواهیم کرد.
به نظر من گویا رئیس کل بانک مرکزی امروز هم مانند اسلاف خود و دیگر روسای بانک مرکزی، بیشتر تلاش کرده اند که رویکردهای بسیار جایگاه محور داشته باشند. یعنی جایگاه را می گیرند و بر اساس آن، می خواهند بگویند، کاری را دارند انجام می دهند، اما در باطن، این اتفاق نمی افتد. زیرا ذات اقتصاد به گونه ای ست که این اجازه را به آنها نمی دهد.
ناخودآگاه مردم درگیر اقتصادی هستند که تورم در آن جولان می دهد و تا زمانی که تورم وجود دارد، کاهش ارزش پولی ملی ادامه دارد.
بانک مرکزی باید درباره سیاست تثبیت ارزی به مردم توضیح دهدطی روزهایی که قیمت دلار در حال پرش به کانال های بالاتر بود، صدایی از بانک مرکزی شنیده نمی شد؛ چرا در چنین مواقعی، سیاست سکوت اتخاذ می شود؟ آیا بانک مرکزی به این نتیجه رسیده که مصاحبه درمانی جواب نمی دهد؟
اینکه چرا الآن هیچ مصاحبه و صحبتی از رئیس کل بانک مرکزی نیست، به نظر من بخشی از آن به دلیل این است که بر اساس محاسبات ما، متوسط قیمت دلار باید 50 هزار تومان می ماند و الآن هم به طور متوسط حدود 51 هزار تومان است. حتی اگر قیمت دلار برای چند روز در این کانال های بالا و نزدیک به 60 هزار تومان هم بماند، همچنان متوسط قیمت دلار همین قدر است.
در این میان اما چند سوال می توان مطرح کرد؛ آیا بانک مرکزی توان مدیریت در کوتاه مدت را از دست داده است؟ آیا بانک مرکزی قیمت را رها کرده و اتفاقا از عددهای بالا برای دلار استقبال می کند؟ اینها را ما نمی دانیم و باید بانک مرکزی به آنها جواب بدهد، به عموم مردم توضیح دهد و از طرح و برنامه تثبیت خود دفاع کند.
رشد قیمت دلار 99 درصد از مردم را به فقر و فلاکت می اندازدمساله دیگر نیز شرکت های تولیدی و اصناف هستند که از رشد قیمت دلار تاثیر می گیرند. آیا تولیدکنندگان باید به رشد قیمت دلار خوش بین باشند یا افزایش قیمت را به عنوان سیگنال منفی قلمداد کنند؟ رشد قیمت دلار چه اثری بر تولید شرکت ها و عملکرد اصناف دارد؟
واقعیت این است که هیچ انسان عاقلی از کاهش ارزش پول ملی خوشحال نمی شود، مگر اینکه ذی نفع کاهش ارزش پول ملی باشد و بخواهد از ناکارآمدی فرار کند. به عنوان مثال، هزینه ها جواب نمی داده و فرد می خواسته صادرات انجام دهد و الآن صادرات با دلار 60 هزار تومانی کمی به صرفه شده است. یک عده ذی نفع اینجا هستند.
یک عده ذی نفع دیگر کسانی هستند که بدهی های کلانی ایجاد کرده اند و دارایی خریده اند. ارزش دارایی ها که با دلار مچ می شود و بالا می رود ارزش این بدهی ها به دلار کاهش می یابد و از پس پرداخت آن برمی آیند.
به این ترتیب به نظر می رسد عموم مردم، مشاغل و کسب و کارها، جزو ذی نفعان رشد قیمت دلار نیستند.
بله؛ 99 درصد از مردم به فلاکت و بدبختی و فقر می افتند یعنی عموم مردم دچار مشکل می شوند، چون قدرت خرید خود را از دست می دهند. شوخی نیست در دو هفته اخیر، 20 درصد از ارزش پول ملی از بین رفته است! دلار قیمت 50 هزار تومان با دلار قیمت 60 هزار تومان چنین تفاوتی را در شرایط اقتصادی مردم ایجاد می کند و این ناراحت کننده است. تمام کسبه و افراد خرد و تجارت های متوسط و حتی بزرگان به دلیل افزایش قیمت دلار مغبون هستند.
سیاستی که دولت و بانک مرکزی برای مدیریت بازار ارز در پیش میگیرند سرکوب قیمت دلار با همین بهانه حمایت از تولید و کسب و کارهاست که طی ماه های اخیر هم همین روند طی شده بود. آیا اصولا سرکوب قیمت دلار سیاست درستی در راستای حمایت از فعالیت های اقتصادی ست؟
نتیجه این سیاست را می توان در فضایی ملموس تر هم دید. واقعیت این است که آقای رئیس کل بانک مرکزی فقط با رفقای خود مناظره می کند و حاضر نیست با افراد مستقل صحبت کند. آقای فرزین بازار غیررسمی دلار را قبول ندارد. اولین سوالی که من از رئیس کل بانک مرکزی می پرسم این است که آیا ایشان ایشان در این مملکت زندگی نمی کند؟ ایشان ماست نمی خورد؟ چلوکباب نمی خورد؟ لپ تاپ نمی خرد؟ موبایل نمی خرد؟ کتاب نمی خرد؟ سفره نمی خرد؟ جوراب نمی خرد؟ کت و شلوار نمی خرد؟ خودکار نمی خرد؟ گوشپاک کن نمی خرد؟ دستمال توالت نمی خرد؟ تمام این هایی که می گوییم با قیمت دلار در اقتصاد ایران قیمت می خورند. یعنی چه که می گویند مهم است با چه ارزی تامین شود؟ فعال اقتصادی که با ارز نیمایی هم به او دلار می دهند، در آینده، کمبود سرمایه در گردش پیدا می کند. این چطور کنترل کردنی ست که قیمت گوشت در عرض یک سال 100 درصد رشد کرده است؟
اینها همه مغالطه است. متاسفانه دوستان در جایگاهی که قرار می گیرند همه چیز را فراموش می کنند. قبل از آن منتقد هستند و بعد از قرار گرفتن در این جایگاه نمی دانم چه در آنها حلول می کند که یک دفعه به تئوریسین های روش های جدید کنترل ارز تبدیل می شوند!
باید از آنها سوال شود، چرا که دوستان اهل جواب دادن نیستند و فقط می نشینند در جمع های کارشناسی خودمانی اظهار نظر می کنند و نتیجه آن هم می شود آنچه من و شما می بینیم!
واقعیت این است که بانک مرکزی بازار آزاد ارز را انکار می کند.بله، و سوال اساسی از رئیس کل بانک مرکزی باید همین باشد که آیا پنیر نمی خرد؟ کت نمی پوشد؟ اینها با قیمت دلار تغییر می کند. این چه بازاری ست که غیررسمی ست؟ چرا تمام زندگی 85 میلیون ایرانی به این بازار مربوط است، اما شما می گویید بازار غیررسمی را قبول ندارید؟
جالب است که جدیدا به فنر هم می گویند تکانه! این چه پدیده ایست؟ 20 درصد از ارزش پول ملی کاهش پیدا کرده، می شود تکانه؟ اگر دقت کرده باشید تمامی روسای بانک مرکزی همین گونه اند. هیچکدام از آنها یک جلسه پرسش و پاسخ آزاد با رسانه ها نداشته اند. من چنین رویکردی را به خاطر ندارم که یک نفر از روسای بانک مرکزی پاسخگو بوده باشد. وقتی واقعیت ها را انکار کنند خروجی آن می شود همین شرایطی که الآن می بینیم و متاسفانه ادامه روند قبلی ست.
دولت اگر بخواهد می تواند قیمت دلار را در 50 هزار تومان تثبیت کندبه این ترتیب آیا روند قیمت دلار صعودی خواهد بود یا تا انتخابات کنترل می شود؟
بر خلاف بسیاری از افراد من اعتقاد دارم که دولت اگر بخواهد می تواند قیمت را در 50 هزار تومان فیکس کند؛ حتی برای سال آینده! ولی در میان مدت و بلندمدت با توجه به ریسک های دیگر سوالی پیش می آید بر این مبنا که فنر دوباره چه زمانی رها خواهد شد! این گزاره که «دولت نمی تواند»، نه این گونه نیست! همین امروز هم دولت می تواند قیمت دلار را کاهش دهد و روی 50 هزار تومان هم نگاه دارد. اینکه می خواهد یا نمی خواهد، سوال این است! اما اینکه آیا ما در آینده کاهش ارزش ریال خواهیم داشت، این محتمل است که 35 تا 40 درصد، کاهش ارزش ریال را تجربه کنیم.
جبران کسری بودجه از مابه التفاوت قیمت ارز نابخشودنی ستعموما در آستانه سال نو و زمان پرداخت حقوق و عیدی کارکنان، قیمت دلار جهش می کند و بانک مرکزی مدعی ست به بازار، ارز تزریق می کند تا قیمت دلار کنترل شود. با این حال، قیمت آنچنان که باید و شاید پایین نمی آید. بر همین اساس، برخی عنوان می کنند که بانک مرکزی در حال درآمدزایی برای دولت است و از بازار سود می گیرد. این گزاره تا چه میزان صحیح است؟
این را آقایانی که قبلا بودند باید توضیح بدهند. اقای همتی که به دنبال شفافیت است باید پاسخ بدهد. اما واقعیت این است که اگر این گونه باشد، بسیار نابخشودنی و بسیار ناراحت کننده است که میلیون ها نفر را فقیر می کنند تا کسری بودجه را جبران کنند. امیدوارم این گونه نباشد.
گفتنی است قیمت دلار در روزهای پایانی هفته گذشته، با ورود بازارساز اندکی کاهش را تجربه کرد و از سقف تاریخی 60 هزار تومان فاصله گرفت. با این حال اما قیمت دلار همچنان تا رسیدن به پله های نخستین کانال 50 هزار تومانی که حدود دو هفته قبل روی آنها ایستاده بود، راه درازی دارد.
آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانید
منبع: تین نیوز
کلیدواژه: بانک مرکزی کسری بودجه افزایش نرخ دلار قیمت دلار رئیس کل بانک مرکزی رشد قیمت دلار ثبات اقتصادی ارزش پول ملی قیمت دلار هزار تومانی هفته گذشته هزار تومان کاهش ارزش دو هفته
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tinn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تین نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۶۸۰۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سکه های حراجی بانک مرکزی ناخالصی دارند؟
امتداد - یک کارشناس بازار سکه و طلا، گفت: احتمال دارد در جریان ضرب سکه های حراجی ، دقت کافی صورت نگرفته باشد و ابزارها کیفیت لازم را نداشتهاند.
به گزارش پایگاه خبری امتداد ، در هفتههای گذشته شایعاتی مبنی بر وجود ناخالصی در سکههای حراجی بانکمرکزی مطرح شد.
شکاف قیمتی بازار و حراج
مرکز مبادله طلا و ارز ایران تاکنون ۱۰ مرحله حراج سکه برگزار کرده است. بانک مرکزی طی ماههای گذشته حراج شمش طلا را آغاز کرده بود که البته تنها فعالان بازار طلا و کسانی که مجوز داشتند میتوانستند در آن شرکت کنند. اما نکته مهم در رابطه با حراج سکه طلا، حضور عموم مردم در آن بود. به نظر میرسد هدف از برگزاری حراج سکه و شمش مدیریت تقاضا و کنترل قیمتی طلا بوده است، بااینحال به نظر نمیرسد این حراجها در کنترل قیمتها چندان موثر بوده باشند. بررسیها نشان میدهد از زمان برگزاری اولین حراج، قیمت ربع سکه در بازار آزاد ۲۵.۹ درصد افزایش داشته است. میانگین قیمتی اعلامی ربع سکه در حراجها نیز به طور متوسط حدود ۸ درصد با بازار تفاوت داشته است که عامل ایجاد آربیتراژ و هجوم تقاضا به سوی حراج بوده است. این در حالی است که در زمان تحویل، قیمت ربع سکهها حتی بیشتر از این هم شده است. طبق اعلام مرکز مبادله ایران، تاکنون و در مجموع ۱۰ حراج برگزار شده جمعا ۱۱۷هزار و ۷۴۲ قطعه انواع سکه طلا به متقاضیان حراج تخصیص داده شده است. در این حراجها متقاضیان هزینه سکهها را در زمان خرید پرداخت میکردند و حدود ۱۰ روز پس از پرداخت آن هزینه، سکهها را تحویل میگرفتند. البته امکان دریافت سکهها با تاخیر بیشتر نیز وجود داشت، اما در صورت تاخیر در دریافت سکه، هزینههای انبارداری بر عهده دریافتکننده میافتاد. در همان روزهای نخست و مراحل اول حراج سکه، این حراجی مورد استقبال تقاضاکنندگان قرار گرفت و میزان ثبت سفارشها و دریافتیها همواره از اختلاف زیادی برخوردار بودهاند. به این ترتیب به نظر میرسد حراجی که خود با هدف مدیریت تقاضا برگزار شده بود به آشفتگی در حوزه تقاضا منجر شد. آربیتراژ قیمتی نگاهی به وضعیت ربع سکه که از اولین حراج مربوط به سکه در لیست سکههای عرضهشده بود، به ما نشان میدهد این حراجها اثر چندانی در کنترل قیمتی ربع سکه نداشته است و تنها باعث توزیع نوعی رانت مابین کسانی شده است که توانستهاند در حراج سکه شرکت کنند. در هنگام عرضه ربع سکه در اولین حراج، یعنی سیزدهم اسفند ۱۴۰۲، قیمت ربع سکه در بازار آزاد ۱۲ میلیون و ۱۵۰ هزار تومان بود، بااینحال در زمان برگزاری حراج دهم که آخرین حراج تا به امروز است قیمت ربع سکه در بازار آزاد به ۱۵ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان رسیده بود که حکایت از افزایش ۲۵.۹ درصدی قیمت ربع سکه دارد. همزمان با افزایش قیمتها در بازار آزاد قیمتها در حراج نیز با شیب مشابهی افزایش یافته است و به طور میانگین حدود ۸ درصد پایینتر از نرخ بازار آزاد قرار گرفته است. سیاست تکراری چندنرخی کردن بازارها سیاست چند نرخی کردن بازارها، نوعی از مداخله است که تابهحال بارها و در بازارهای مختلف در اقتصاد ایران اجرا شده است. شاخصترین نمونه اجرایی شدن این سیاست نرخ ارز است. به گفته رئیس مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی هم اکنون حدود هفت نوع نرخ ارز در کشور وجود دارد. ارزهای مختلف ترجیحی، سامانههای متفاوت و مداخلات قیمتی که همگی در نهایت منجر به ایجاد آربیتراژ در بازار ارز شده و ذخایر ارزی کشور را به سرعت پایان دادهاند. این سیاست برخلاف آنچه ادعا میشود به دنبال مدیریت تقاضا نبوده است، بلکه عملا منجر به بههمریختگی سمت تقاضای بازار شده و جهشهای ارزی را ایجاد کرده است. حال به نظر میرسد سیاستگذار درسی از تجربههای ناکام خود در حوزه ارزی نگرفته است و به آزمودن این سیاست در حوزه طلا پرداخته است. چندنرخی شدن نرخ سکه نیز نتیجهای موثرتر و بهتر از چندنرخی شدن نرخ ارز نداشته است. کارشناسان میگویند این مساله نشان از بیتوجهی نظام حکمرانی اقتصادی به تجربههای خود و همچنین آموزههای علم اقتصاد دارد. دنیای اقتصاد
برچسب ها :
این مطلب بدون برچسب می باشد.